
۱ جلد كتاب
۷۵,۰۰۰ ريال
پديد آورنده : حميد داود آبادي
انتشارات : موسسه سرلشگر حاج احمد كاظمي
[ بازديد : ۱۲۹۸۷ بار ]
�
كتابي كه در پنج ماه به چاپ پنجم رسيد
رفيقي كه خواست و شهيد شد، رفيقي كه نخواست و ماند!/ نگاه به دفاع مقدس از پنجره رفاقت دو رزمنده نوجوان
اگر كتاب از معراج برگشتگانحميد داودآبادي را با دقت خوانده باشيد، حتما نام مصطفی کاظم زاده در ذهنتان باقي مانده است و آن را در گوشه حافظهتان ميتوانيد پيدا كنيد. او رفيق صميمي داودآبادي بود كه اتفاقا قسمت مربوط به خاطرات نويسنده كتاب و او از بخشهاي جذاب كتاب شده بود.
همين جذابيت و مورد توجه واقع شدن هم باعث شد تا داودآبادي به فكر اين بيفتد كه خاطراتش با شهيد كاظمزاده را در قالب كتابي مجزا سر و سامان دهد. كتابي كه عنوان ديدم كه جانم ميرودنام گرفت و رسيدن آن به چاپ پنجم طي پنج ماه نشان داد كه ماجراهاي اين رفاقت سه ساله ظرفيت بالايي براي ديده و خوانده شدن داشته است.
مصطفي و حميد در سال 58 با هم آشنا ميشوند و اين رفاقت تا 22 مهر سال 61 ادامه پيدا ميكند. آنها با آن سن و سال كم در چادر وحدت جلوي دانشگاه تهران با منافقين بحث ميكنند، با هم به هر طريقي شده رضايت خانوادهها را براي رفتن به جبهه جلب ميكنند، با هم در گيلان غرب همسنگر ميشوند و با هم... نه، ديگر با هم نه؛ اينبار مصطفي شهيد ميشود و حميد ميماند. ساعت شانزده و چهل و پنج دقيقهي روز 22 مهرماه سال 61 در سومار.
اتفاقا بيست سال بعد در همان ساعت و همان روز ولي نه در سومار كه در گلزار شهداي بهشت زهراي تهران، بر سر مزار شهيد كاظمزاده دوباره حميد و مصطفي همراه با خانوادههايشان جمع ميشوند. البته اينبار براي رونمايي از كتاب خاطرات اين دو دوست. ابتكار رونمايي از كتاب در همان ساعت و روز شهادت شهيد كاظم زاده يكي ديگر از جذابيتهاي ديدم كه جانم ميرودبود.
اگرچه داودآبادي در اين كتاب خاطرات خود و رفيق شهيدش را بيان كرده است اما با خواندن آن ميتوان به حال و هواي جبهه و رابطه برادرانه رزمندگان با هم پي برد.
داودآبادي درباره دليل انتخاب اين نام براي كتابش ميگويد: چون شهید کاظمزاده برای من جان و روح بود و تنها شهیدی بود که من یک ماه قبل از شهادت، جلوی خود او، تا لحظه جان دادنش، برایش گریه میکردم که از صبح خودش گفت من امروز بعدازظهر شهید میشوم. خیلی داستان مفصل و زیبایی دارد. این که میگویم داستان، نه به معنای خیالی چون تمامش خاطره است، نه رویا است نه تخیل است. خاطره و اتفاقی است که بین من و آن شهید رخ داده است.
شهید مصطفی کاظم زاده در 9 شهریورماه 1344 در محله شاهپور متولد شد. این کتاب به زندگینامه، آشنایی، آشنایی با امام، عضویت در حزب الله شرق تهران، حضور در جبهه و آشنایی با رزمندگان دفاع مقدس، عملیات رمضان، وصیت نامه خوانی، تشییع و شهادت و . . . به همراه آلبوم تصاویر و اسناد منتشر شده در مطبوعات کشور در هنگام شهادت وی می پردازد.
كساني كه كتابهاي قبلي حميد داودآبادي را خوانده باشند حتما ميتوانند حدس بزنند كه با چه متني روبرو خواهند شد؛ متني پر از بخشهاي جذاب و خواندني كه همراه با راوي ميتوان خنديد و گريه كرد. تجربه روبرو شدن با دفاع مقدس از پنجره رفاقت دو رزمنده نوجوان را از دست ندهيد.